زهرا جونمزهرا جونم، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

کودکانه های کودک من

با کلی کار اومدم

سلام قند عسلم اگه خدا بخواد عید میریم پابوس آقا امام رضا قراره کل عید رو مهمون آقا باشیم خدا کنه مارو نندازه بیرون فعلا ما و باباجی اینا حاضر شدیم عمو اینا هنوز جواب قطعی ندادن خدا کنه اونا هم بیان جمع ما جمع بشه بعدش جونم برات بگه که تواین تعطیلات اساتید گرانقدر به ما پیک نوروزی دادن تا حلش کنیم خیلی درسا سخت شدن خدا به من و بابایی کمک کنه البته بابایی بیشتر تو فشاره وقتش کمتره کلی خونه تکونی دارم به مادر جون کمک کردم دیشب عزیزجون هم تقاضای کمک از بنده رو فرمودند که به عزیز هم باید کمک کنم بعدش خونه خودمون کلی کار دارم از اونجا که من عجولم چمدون مسافرت رو یک هفته مونده جمع میکنم بعدش باید سبزه عید خیس بدم یه خرید کوچولو برا عسلیم دارم وای...
21 اسفند 1392

نمیدونم چی بنویسم

نمیدونم چی بنویسم از شیطونیات از بازی هایی که مادر جون یادت داده از حرف زدنات از شعر هایی که یاد گرفتی در کل خیلی بلا شدی دلم برات تنگ میشه و برات میسوزه چون کلا در روز منو 2 ساعت میبینی دیروز که من رفتم با اینکه مامانم تورو مشغول کرد و رفتنم رو ندیدی تا متوجه نبودنم شدی خیلی بهانه گرفتی مامانم گفت تا چند دقیقه هق هق کردی قربونت برم دلم بر ات غش میره چاره ای ندارم گلم به خاطر آینده خودت اینکار رو میکنم تا کمبودی نداشته باشی حداقل رفاه کامل نبودی محتاج هم نباشی قربونت برم مامانی این روزا دلش گرفته نمیدونم دلیلش چیه خیلی خستم بغض گلومو گرفته فکر هایی به سرم میزنه از نداری های مردم از بیماری های لاعلاج حتی دستای پینه بسته بچه ها که از کار کردن ...
20 اسفند 1392

سلام قند عسلم

مامانی  من خیلی خانم شده روزا که من میرم دانشگاه تو هم پیش مادرجون می مونی زیاد بهونه منو نمی گیری البته اونا هم نهایت سعیشون رو میکنند تا به تو خوش بگذره منم که از ساعت 6 صبح میرم و ساعت 11 شب میام تو هم بیداری تا من برگردم سه روز کار ما همینه بعد 3 روز میایم خونمون کلا باهمیم الان حرف زدنت خیلی بهتر شده و دست پا شکسته جمله هم میگی دیروز من و بابایی و تو باهم رفتیم تا برات پوشک بگیریم تو شیشه ماشین رو پاییین دادی بلند صدا کردی بابایی بسی نه(بستنی بخر) بابایی هم دوتا بستنی گرفت با توجه به رژیم بون من وبابایی برا شما قیفی گرفت برا خودمون یه شیر بستنی که من خوشم نمیاد ولی شما هردو بستنی رو گرفتین و گفتین همه برای نی نی از این دو تا که خیر...
10 اسفند 1392
1